در وکالت طلاق چه باید بنویسیم
در وکالت طلاق چه باید بنویسیم ،
عمدتا در وکالت طلاق باید موضوعات و نکاتی را توجه کرد و نوشت که برای طلاق به مشکلی بر نخوریم در این مطلب این موضوعات را بررسی میکنیم
در وکالت طلاق چه باید بنویسیم ،
عمدتا در وکالت طلاق باید موضوعات و نکاتی را توجه کرد و نوشت که برای طلاق به مشکلی بر نخوریم در این مطلب این موضوعات را بررسی میکنیم
شروط دوازده گانه برای طلاق زن
همانطور که میدانید در قانون ایران زن حق طلاق ندارد مگر اینگه یک از دوازده شرط نوشته شده در مهریه را داشته باشد
شما میدانید این شروط کدامند ؟
با خواندن ادامه مطلب این شرایط برای شما آشکار می شوند .
شرایط صیغه خواندن از نگاه وکیل طلاق ، خواندن صیغه طلاق مقرراتی دارد که باید حتما رعایت شود . در صورتی که این مقررات و قوانیین صیغه طلاق رعایت نشود طلاق باطل است .
برای درک بیشتر این موضوع با وکیل طلاق مشورت میکنیم
شرایط مهم صیغه طلاق چیست و در قانون چگونه به این موضوع رسیدگی شده است ؟
عموما برای جاری کردن صیغه طلاق چه چیزی لازم و ضروری است ؟ دراین مطلب به بخشی از موضوعات پیرامون صیغه طلاق محتوا و ماهیت آن و شرایط آن پرداخته ایم که توجه شما را به آن جلب میکنیم .
لازم به ذکر است چنانچه موضوع ذهنی شما در این مقاله مرتفع نشد لطفا با وکیل طلاق معتبر درتهران تماس بگیرید .
طلاق درواقع روش وشیوه ای است . برای پایان دادن به یک زندگی مشترک.
برای انجام طلاق و یا اصطلاحان جاری کردن صیغه طلاق شرایطی لازم است .
لذا زوجین میباست با گذراندن این شرایط صیغه طلاق را جاری کنند .
از نظر شرع اسلام اگر خواندن صیغه طلاق طبق اصول و درست نباشد طلاق باطل است .
طلاق چه درخواست طلاق از سوی زن باشد و چه از طرف مرد باید صیغه طلاق خوانده شود ،
اجباری بودن خواندن صیغه طلاق به منظور این است که صیغه به درستی جاری شود .
اگر صیغه به درستی خوانده نشود طلاق صحیح نیست
در قانون مدنی عنوان شده است که صیغه در حضور دو مرد خوانده شود .
عموما صیغه طلاق نیازمند دو مطلب است :
مطلب اول اینکه ، قرائت و خواندن صیغه به درستی و صحیح واجب است که در غیر اینصورت طلاق باطل می شود .
مطلب دوم ، جاری شدن صیغه باید در حضور دو مرد بالغ به کونه که صیغه شنیده شود خوانده شود .
چنانچه هریک از زوجین حاضر به شنیدن صیغه طلاق نباشند و می توانند به شخصی وکالت داده که از جانب ایشان در جلسه قرائت صیغه حضور داشته باشد .
عموما زوجین با گرفتن وکیل طلاق این موضوع را پیگیری میکنند
یکی دیگر از شرایط صیغه طلاق این است که طرفین به این امر مطلع باشند و با رضایت و به دور از اکراه اقدام به طلاق کرده باشند .
در پایان اشاره میکنم که پرونده های طلاق عموما زمانبر و خسته کننده است خصوصا برای زوجه ،
بنابراین میشود قبل از هراقدامی با وکیل طلاق درجه یک مشورت داشته باشند .
دریافت نفقه از پدرشوهر به جای همسر
موضوعات مطرح شده را می توانید
با وکیل مهریه و وکیل طلاق درمیان گذاشته و در صورت تمایل پرونده را به وی واگذار نمایید.
البته ممکن است مطابق قانون واگذاری حق حضانت فرزندان صغیر یامحجور به مادران آن ها
(مصوب 1364/5/6) حضانت اطفال صغیر به مادر واگذار شده باشد،
که در این صورت می تواند جهت مخارج نگهداری
و نفقه اطفال (و نه شخص خود) علیه پدر شوهر طرح دعوی کند.:
در ادامه به موضوع دریافت نفقه از پدرشوهر به جای همسر بیشتر می پردازیم
در این صورت پدر شوهر شخصا نسبت
به پرداخت نفقه زوجه او (یعنی عروس خود) تکلیفی ندارد
زیرادیدگاه فقهای امامیه به طور کلی این است
که نفقه زوجه اولادبر شخص واجب نیست
و نسبت به پرداخت آن تکلیفی ندارد.
و در حالت اعسار شوهر (زوج )، زوجه باید منتظر گشایش مالی وی شود.
دریافت نفقه از پدرشوهر به جای همسر
موضوعات مطرح شده را می توانید
با وکیل مهریه و وکیل طلاق درمیان گذاشته و در صورت تمایل پرونده را به وی واگذار نمایید.
البته ممکن است مطابق قانون واگذاری حق حضانت فرزندان صغیر یامحجور به مادران آن ها
(مصوب 1364/5/6) حضانت اطفال صغیر به مادر واگذار شده باشد،
که در این صورت می تواند جهت مخارج نگهداری
و نفقه اطفال (و نه شخص خود) علیه پدر شوهر طرح دعوی کند.:
در ادامه به موضوع دریافت نفقه از پدرشوهر به جای همسر بیشتر می پردازیم
شرایط تملک (نصف دارایی مرد ) پس از طلاق
لطفا قبل از هر اقدامی با وکیل مهریه مشورت نمایید .
به موجب ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی طرفین عقد ازدواج میتوانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد،
در ضمن عقد ازدواج لحاظ کنند.
طبق بند (الف)
شرایط ضمن عقد مندرج درسند ازدواج،اگرطلاق بنا به درخواست زوجه نباشد
و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد،
زوج مکلف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی
با زوجه به دست آورده یا معادل آن رابصورت بلاعوض به زوجه منتقل کند.
طلاق واقع شود:
اجرای این شرط برخلاف سایر شروط، صرفاً منوط به واقعه طلاق است
و بدون وقوع آن قابل اجرا نیست
و امکان الزام شوهر برای اجرای شرط قبل از درخواست طلاق ناشی از درخواست وی وجود ندارد.
یکی از شرایط تحقق شرط تنصیف دارایی این است
که زوج بخواهد زوجه را طلاق دهد
و وی ارائهکننده دادخواست طلاق باشد و نه اینکه زوجه خواهان طلاق باشد.
طلاق مستند به تخلف زن از وظایف زناشویی یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد:
چنانچه سوءرفتار و سوءاخلاق زوجه علت زوج باشد با اثبات آن، شرط تنصیف دارایی تحقق نمییابد.
مثلاً هرگاه زوج، نشوز و عدم تمکین زوجه را اثبات کند،
این شرط برای زوجه قابل استفاده نخواهد بود.
در این شرط عبارت ( تا نصف دارایی) یا معادل آن ذکر شده که این میزان میتواند
از پایینترین درصد اموال زوج تا سقف پنجاه درصد آن تلقی شود
که تعیین آن به نظر دادگاه بستگی دارد .
دارایی حاصل زندگی زناشویی با زوجه باشد:
از شرایط تحقق شرط مذکور حصول دارایی زوج، در زمان زندگی زناشویی با زوجه است،
لذا به اموالی که زوج پیش از ایام زناشویی داشته (نه از تاریخ عقد) و اموال موروثی سرایت پیدا نمیکند،
زیرا به مال ناشی از ارث اموال به دست آورده در زمان زناشویی اطلاق نمیشود .
موجود بودن اموال حین طلاق شرط لازم برای اجرای این شرط است.
بنابراین شامل اموال از بین رفته اعم از تلف یا مفقود شده، نمیشود.
همچنین آنچه موضوع شرط است،
دارایی زوج است، لذا به نظر باید دیون زوج نیز مدنظر قرار گیرد.
موضوعات مطرح شده را می توانید
با وکیل مهریه و وکیل طلاق درمیان گذاشته و
در صورت تمایل پرونده را به وی واگذار نمایید.
اگر زوج نسبت به مهر زوجهای که میخواهد او را طلاق دهد
یا زوجه دیگرش مشغولالذمه باشد،
پرداخت مهریه زوجه مذکور یا زوجه دیگر از دارایی زوج، نسبت به اعمال شرط تنصیف دارایی مقدم است
و بنا بر نظری اجرای این شرط نسبت به مستثنیات دین هم ممنوع بوده
و تعهد به انتقال تا نصف مال زوج نیز نمیتواند
از این قاعده کلی مستثنی باشد.
درصورت تمایل با وکیل مهریه ومشاوران مجموعه ما در ارتباط باشید.
ارث از حقوق مالی و اقتصادی است که زن در مواقعی از مرد کمتر یا حتی نصف بهره مند می شود
و شاید این امر دلیلی جز مدیریت و خرج و مخارج زندگی برعهده مرد بوده
و جایی برای پس انداز شخصی باقی نمی ماندالبته همیشه این گونه نیست؛
در جایی نیز ممکن است زن به طور مساوی با مرد ارث برده یا حتی در مقاطعی از مرد صاحب ارث بیشتری میشود.
ارث زن در هنگام مرگ شوهر
ماده ۸۶۱ قانون مدنی موجبات ارث بردن از متوفی را ۲ امر بیان می نمایدکه نسبت و سبب است.
زن پس از آن که به عقد دائم مرد درآمد سببیت آن که همان زوجیت است حاصل می شود،
البته ماده ۸۶۴ بیان می دارداز جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث می برند
هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد.
شرط زنده بودن زن را هنگام فوت همسر بیان می دارد که اگر چنین نباشد
هیچ ارثی از بابت سهم زن به فرزندان و بستگان وی از مال شوهر تعلق نمی گیرد.
شرط عمومی بعدی برای ارث بردن زن که برای دیگر وراث باید رعایت شود
ماده ۹۴۱ قانون مدنی است که اعلام می دارد:
زن نباید ممنوع از ارث باشد. ماده ۸۸۰ قانون مدنی قتل را از موانع ارث دانسته است،
یعنی اگر زن، شوهر را که مورث آن می باشد عمدا بکشد از ارث او ممنوع می شود.
ارث از حقوق مالی و اقتصادی است که زن در مواقعی از مرد کمتر یا حتی نصف بهره مند می شود
و شاید این امر دلیلی جز مدیریت و خرج و مخارج زندگی برعهده مرد بوده
و جایی برای پس انداز شخصی باقی نمی ماندالبته همیشه این گونه نیست؛
در جایی نیز ممکن است زن به طور مساوی با مرد ارث برده یا حتی در مقاطعی از مرد صاحب ارث بیشتری میشود.
ارث زن در هنگام مرگ شوهر
ماده ۸۶۱ قانون مدنی موجبات ارث بردن از متوفی را ۲ امر بیان می نمایدکه نسبت و سبب است.
زن پس از آن که به عقد دائم مرد درآمد سببیت آن که همان زوجیت است حاصل می شود،
البته ماده ۸۶۴ بیان می دارداز جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث می برند
هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد.
شرط زنده بودن زن را هنگام فوت همسر بیان می دارد که اگر چنین نباشد
هیچ ارثی از بابت سهم زن به فرزندان و بستگان وی از مال شوهر تعلق نمی گیرد.
شرط عمومی بعدی برای ارث بردن زن که برای دیگر وراث باید رعایت شود
ماده ۹۴۱ قانون مدنی است که اعلام می دارد:
زن نباید ممنوع از ارث باشد. ماده ۸۸۰ قانون مدنی قتل را از موانع ارث دانسته است،
یعنی اگر زن، شوهر را که مورث آن می باشد عمدا بکشد از ارث او ممنوع می شود.
ارث از حقوق مالی و اقتصادی است که زن در مواقعی از مرد کمتر یا حتی نصف بهره مند می شود
و شاید این امر دلیلی جز مدیریت و خرج و مخارج زندگی برعهده مرد بوده
و جایی برای پس انداز شخصی باقی نمی ماندالبته همیشه این گونه نیست؛
در جایی نیز ممکن است زن به طور مساوی با مرد ارث برده یا حتی در مقاطعی از مرد صاحب ارث بیشتری میشود.
ارث زن در هنگام مرگ شوهر
ماده ۸۶۱ قانون مدنی موجبات ارث بردن از متوفی را ۲ امر بیان می نمایدکه نسبت و سبب است.
زن پس از آن که به عقد دائم مرد درآمد سببیت آن که همان زوجیت است حاصل می شود،
البته ماده ۸۶۴ بیان می دارداز جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث می برند
هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد.
شرط زنده بودن زن را هنگام فوت همسر بیان می دارد که اگر چنین نباشد
هیچ ارثی از بابت سهم زن به فرزندان و بستگان وی از مال شوهر تعلق نمی گیرد.
شرط عمومی بعدی برای ارث بردن زن که برای دیگر وراث باید رعایت شود
ماده ۹۴۱ قانون مدنی است که اعلام می دارد:
زن نباید ممنوع از ارث باشد. ماده ۸۸۰ قانون مدنی قتل را از موانع ارث دانسته است،
یعنی اگر زن، شوهر را که مورث آن می باشد عمدا بکشد از ارث او ممنوع می شود.
درصورت تمایل میتوانید موضوعات خود را با وکیل مهریه و وکیل طلاق در میان بگذارید .
در ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی درمورد محرومیت آمده
که کافر شدن زن (همسر مسلمان) پیش از مرگ شوهر مسلمان خود است.
در مقدار سهم ارث زن از اموال همسرش ماده ۹۱۳ قانون مدنی می گوید:
هر یک از زوجین که زنده باشند فرض خود را می برد و این فرض عبارت است
نصف ترکه برای زوج و ربع آن برای زوجه در صورتی که میت اولاد یا اولاد اولاد نداشته باشد
و از ربع ترکه برای زوج و ثمن آن برای زوجه، در صورتی که میت اولاد یا اولاد اولاد داشته باشد
مابقی ترکه بر طبق مقررات بین سایر وراث تقسیم می شود.
اگر شوهر در زمان فوت هیچ فرزندی چه از این زن و چه در صورت ازدواج قبلی از زن قبلی نداشته باشد
و همین طور نوه (اولاد اولاد) نیز نداشته باشد،
زن از اموال مرد یک چهارم ارث می برد
ولی اگر این شرط محقق نشود و مرد در هنگام مرگ فرزندی داشته باشد
زن یک هشتم از اموال مرد ارث می برد.
دانستیم که زن به عنوان همسر متوفی مستحق یک چهارم یا یک هشتم از اموال مرد است.
برای احقاق حق وحقوق خود با وکیل خانواده درارتباط باشید .
چه مالی را می تواند به ارث ببرد بسیار مهم است،
درماده ۹۴۶ قانون مدنی چنین بیان می کرد
که زوجه فقط از اموال منقوله و دوم از ابنیه و اشجار ارث می برد،
یعنی در این ماده هیچ حقی از اموال غیرمنقول که همان زمین (به طورمعمول) است
برای زن فرض نشده بود و به قول معروف فقط از هوایی یک چهارم یا یک هشتم ارث می برد.
زوجه در صورت فرزنددار بودن زوج، یک هشتم از عین اموال منقول و یک هشتم از قیمت اموال غیرمنقول اعم از عرصه و اعیان، ارث می برد.
زوج هیچ فرزندی نداشته باشد سهم زن یک چهارم از کلیه اموال است.
در اینجا قیمت اموال غیرمنقول اعم از عرصه و نیز اعیان (که زمین است و قبلا چنین نبود) به این ماده افزوده شد.
نکته: اگر شوهر در زمان فوت هیچ فرزندی چه از این زن و چه در صورت ازدواج قبلی نداشته باشد
و همین طور نوه نیز نداشته باشد، زن از اموال مردیک چهارم ارث می برد
در مواقعی ورثه دیگر متوفی از قیمت گذاری مال غیرمنقول امتناع بکنند،
ماده ۹۴۸ قانون مدنی این امکان را به زن داده است که حق خود را از عین اموال استیفا کند،
پس وی می تواند در مرحله اول، ورثه را از طریق دادگاه اجبار به قیمت گذاری و دریافت سهم خود کرده؛
در غیر این صورت و ادامه امتناع ورثه، براساس رویه قضایی موجود، زن می تواند
سهم مشاع خود را از عین یعنی خود زمین و خانه تملک کند.
موضوعات مطرح شده را می توانید با وکیل و طلاق درمیان گذاشته و در صورت تمایل پرونده را به وی واگذار نمایید